اضطراب و تشویش چیست و واقعا چه حسی دارد؟!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



وبلاگ رو چطور ارزیابی میکنید؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 63
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 12664
تعداد مطالب : 239
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

 

این یک تصور اشتباه رایج است که ” افراد مضطرب معمولا ضداجتماعی ، کم توجه و یا بیش از حد دراماتیک هستند ” . بلکه واقعیت این است که این‌جور اشخاص همه چیز پیرامون‌شان را آن‌قدر پردازش و تحلیل می‌کنند که نمی‌توانند از عهده پاسخ بسیاری از پرسش‌ها و افراد و اطلاعات سنگین به‌طور همزمان برآیند .

اضطراب و تشویش ، فرد را ضعیف و فرسوده می‌کند ؛ درست مانند یک سنگینی مداوم در ذهن و افکار ، مانند چیزی که کاملا درست نیست ، و اغلب هم نمی‌دانید که آن چیز واقعا چیست . مانند اسید معده ، که وقتی معده خالی است آن‌را می‌سوزاند و احساس گرسنگی را هم دور می‌کند ، مثل گره کوری که نمی‌توانید بازش کنید.

تشویش این حس را به شما می‌دهد که ذهن‌تان در آتش می‌سوزد ، به هرچیز کوچکی بیش از اندازه فکر می‌کنید و زیاد تحلیلش می‌کنید ، چیزهایی که به‌هم مربوط هم نیستند . گاهی باعث می‌شود احساس خستگی و عدم تمرکز داشته باشید ، انگارافکارتان باسرعت وحشتناکی در خلاف جهت می‌دوند و فرار می‌کنند و در طول مسیر بهم برخورد می‌کنند .

گاهی هم احساس می‌کنید کاملا از ذهن و فکرتان جدا شده‌اید ، انگار ذهن‌تان دیگر خالی شده و دیگر حضور ذهن ندارید ، گویی از هم گسسسته‌اید و بدن خودتان را ترک کرده‌اید . اضطراب مانند این است که صدایی پشت ذهن‌تان است و می‌گوید که همه چیز روبراه نیست . بعضی وقت‌ها این صدا به شما می‌گوید که مشکلی دارید و با هرکس دیگری فرق می‌کنید . او به شما می‌گوید احساسات شما بد است و بردوش دنیا سنگینی می‌کنید و باید گوشه گیر باشید و تنها . این صدا باعث می‌شود کارهای روزانه‌تان ، مانند تصمیم‌گیری‌های ساده و کوچک به‌طرز وحشتناکی مشکل شوند . اضطراب شما را شب‌ها تا دیروقت بیدار نگه می‌دارد ؛ ناآرامید و مدام این پهلو به آن پهلو می‌شوید . اضطراب مانند یک لامپ روشن ، اسباب دردسر و زحمت شده و خاموش هم نمی‌شود. بدن‌تان احساس خستگی و کوفته‌گی می‌کند اما ذهن‌تان کاملا بیدار و هشیار است و به سرعت جریان دارد . حوادث روز را مرور می‌کنید و تمام جزئیات خاص را تک به تک تحلیل کرده و رنج می‌برید.




:: موضوعات مرتبط: مطالب روان شناسی , سلامت روان , اختلالت و مشکلات روانی , مطالب روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 391
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : علی نظری
ت : سه شنبه 22 اسفند 1396
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');