
« مادر بزرگ من یه سرخپوست بود...این شال ها مال اونه. یه روز بهم گفت: پسرم همه ی ما با یک قوطی کبریت تو وجودمون متولد می شویم. ولی خودمون نمی تونیم کبریت هامون رو روشن کنیم. کبریت برای روشن شدن محتاج یه هوا و جرقه است. هوا می تونه نفس کسی باشه که دوستش داریم و جرقه می تونه یه صدای گرم باشه عطر یه غذا باشه یا آواز یک پرنده!»
مثل آب برای شکلات
لورا اسکوئیول
:: بازدید از این مطلب : 1252
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0